احمدینژادیها از دست میرحسین عصبانی شدند
کانال تلگرامی رجا نیوز؛ نزدیک طیف احمدی نژاد و جبهه پایداری به نقل از حسن روزی طلب؛ پژوهشگر تاریخ انقلاب درباره بیانیه میرحسین موسوی درباره تجمعات اخیر که در آن کشته شدگان تجمعات را با شهدای 17 شهریور مقایسه کرده بود نوشت: هیچ وقت تعداد کشته شدگان اعتراضات سال 62 اعلام نشد و بر اساس برآوردهها تعداد قربانیان حداقل دو برابر آمار غیررسمی تعداد کشتهشدگان تجمعات آبان 98 بوده است.
کانال تلگرامی رجا نیوز؛ نزدیک طیف احمدی نژاد و جبهه پایداری به نقل از حسن روزی طلب؛ پژوهشگر تاریخ انقلاب در واکنش انتقادی به بیانیه میرحسین موسوی درباره تجمعات اخیر که در آن کشته شدگان تجمعات را با شهدای 17 شهریور مقایسه کرده بود نوشت: هیچ وقت تعداد کشته شدگان اعتراضات سال 62 اعلام نشد و بر اساس برآوردهها تعداد قربانیان حداقل دو برابر آمار غیررسمی تعداد کشتهشدگان تجمعات آبان 98 بوده است.
این کانال تلگرامی اصولگرا در ادامه نوشت: در آن زمان میرحسین موسوی نخست وزیر بود و ناطق نوری وزیر کشور و عباس آخوندی فرستاد ویژه دولت برای بررسی حوادث رخ داد.
ناطقنوری در کتاب خاطراتش (صفحه 56) که مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسید، درباره حوادث ساتل 62 نقل میکند: «در انتخابات مجلس دوم، آقای «سیدمحمدعلی زابلی» از سیستان را شورای نگهبان رد صلاحیت کرده بود. ایشان روحانی بود و خیلی هم قیافهی علمایی داشت. برخی از سیستانیها هم شورش کرده دفتر امام جمعه – آقای «عبادی» - را آتش زدند و سپس به طرف استانداری حرکت کرده بودند که آنجا را تصرف کنند.
آقای سید«احمد نصری» که استاندار آنجا بود، تلفن زد و گفت: «حاج آقا، دارند به طرف استانداری میآیند ما چه کار کنیم؟» گفتم: «کوتاه نیایید، برخورد کنید.» جمعه ظهر بود به آقای آخوندی که برای تشکیل شورای تامین ویژه به ارومیه رفته بود، گفتم: مستقیما از همانجا به زاهدان برود. اتفاقا در آن جمعه آقای شمخانی هم حضور داشتند، لذا این دو نفر به اتفاق، به زاهدان پرواز کردند و جمعه بعد از ظهر کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند و آقای فلاحیان نیز روز بعد به آنها پیوست سپس آقای فلاحیان و آخوندی و شمخانی را با نیرو و امکانات و اختیارات به آنجا فرستادم.
فردا صبح، آقای زابلی را قانع کردند که به استانداری برود. آقای آخوندی زنگ زد و گفت: «آقای زابلی اینجاست، چه کار کنیم؟» گفتم: «به ایشان احترام بگذارید، اما عمامهی ایشان را بردارید و چشمهایش را ببندید و او را به زندان بیندازید.» آقای آخوندی گفت: «این کار هزینه بالایی دارد»، گفتم: «همین که دستور میدهم عمل کنید.» آنها آقای زابلی را زندان انداختند و با اغتشاشگران نیز برخورد کرده، سه نفر را کشتند.
آقای حسینی، نمایندهی سیستان در مجلس، جوسازی علیه استاندار به راه انداخت و اظهار کرد: «استاندار آدمکش»، لذا به مجلس رفتم و در جلسهی غیرعلنی ماجرای زاهدان را برای نمایندگان تشریح کردم و گفتم این منطقه حساس است و بسیاری از منافقین و فرصتطلبان میخواستند از این ماجرا سوءاستفاده کنند و گفتم استاندار آدمکش نیست، من دستور دادم تا پانصد نفر را بکشند، اما برای پانصد و یکمین نفر باید مجددا دستور بگیرند. من شاه سلطان حسین نیستم که کوتاه بیایم. بنده را به جرم آدمکشی محاکمه کنید و به قوه قضاییه هم اعلام کردم متهم نه فرماندار نه استاندار است، بلکه من هستم و ماجرای زاهدان نیز بدین صورت پایان یافت.»